۱۳۸۹ بهمن ۲۲, جمعه

دستش خوبه ! دستش سبکه ! چون سیده دستش خیلی خوبه ! دستش درد نداره .

جملاتی که من ازشون خیلی خیلی متنفرم . بقالی سر کوچه ی ما همیشه صبح ها که میخوام برم سر کار میدوه جلو و میگه مهتا خانوم یه دشت به من بده . دستت خیلی سبکه . ناچارا بهش یه پولی میدم تا زودتر از دستش خلاص بشم . آرایشگاه هم که میرم ، همینه . من نمیدونم دستم خوبه یعنی چی ؟ یا توی بیمارستان یه بهیار داریم که همه میگن چون سیده هم دستش سبکه و هم وقتی تزریق میکنه درد نداره . جل الخالق ازینهمه نتیجه گیریهای علمی ! یعنی چی من هنوز نفهمیدم که سید بودن چه ربطی به درد نداشتن تزریق داره ؟ میبینی مانی من اگه بخوام ازین خرافات بگم ، باید کارمو ول کنم و 24 ساعته فقط بنویسم . مانی تو چقدر میخوابی ؟ به خواب زمستونی فرو رفتی ؟ همش من دارم توی وبلاگ پست میزنم . پاشو تنبل خان . راستی یه چیز خنده دار بگم . دیروز رفته بودم بانک . شماره گرفتم و نشستم که نوبتم بشه . شماره ی قبل از منو چند بار اعلام کردن ولی کسی نرفت دم باجه . دیدم خانوم بغل دستیم که جوون هم بود از من شماره امو پرسید وقتی دید یه دونه بعد از شماره ایست که اعلام میشه ، شماره اشو داد به من و گفت خانوم جون شما برو من عجله ای ندارم . منم از خداخواسته شماره رو گرفتم و شماره ی خودمو دادم بهش و رفتم کارمو انجام دادم . اما نتونستم به کنجکاویم غلبه کنم . برگشتم و ازش پرسیدم چرا شماره اتونو به من دادین ؟ دیدم خندید و گفت : کارمند این باجه ای که شما رفتید و کارتونو انجام دادین خیلی دستش بیخوده . هر چی پول میده اصلا برکت نداره . مانی وا رفتم . هم از اینهمه حماقت و خرافات و همینکه چطور یه آدمی با این اعتقاد و باور چنان احساس زرنگی میکنه که به خیال خودش یکی دیگه رو گرفتار دست بی برکت کارمند بانک میکنه . والله که آدم میمونه چی بگه ! وضع خرابی اقتصاد در کشور ما به سادگی با بی برکت بودن دست یه کارمند بانک قابل توجیهه . یا للعجب که گرونی و افزایش قیمتها آنچنان دیده نمیشه که آثار دست بی برکت کارمند بانک دیده میشه ! چه خوبه که من تا به حال شاخ درنیوردم . (:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر